فرهنگ سازان حضرت حجة بن الحسن(عج)



هدیه ستایش گونه به جویندگان حق و حقیقت

روایت شده عابدى در تمام عمر در جنگلى ما وا کرده و به عبادت خداوند مشغول بود،

گنج حضرت عیسى علیه السلام

حضرت عیسى علیه السلام با حواریون سیاحت مى کرد، گذرشان به شهرى افتاد، در نزدیکى شهر گنج زیادى پیدا کردند، حواریون از عیسى علیه السلام در خواست نمودند اجازه دهد گنج را جمع آورى کنند تا بیهوده از بین نرود. فرمود: شما مشغول این کار شوید من هم به داخل شهر دنبال گنج خود که سراغ دارم ، مى روم .

عیسى علیه السلام داخل شهر شد، به خانه خرابى رسید، وارد خانه شد پیره زنى را آنجا دید به او فرمود: اگر اجازه دهید امشب میهمان شما باشم ، پیره زن اجازه داد. حضرت عیسى علیه السلام از زن پرسید غیر از تو کس ‍ دیگرى هم در این خانه زندگى مى کند؟ گفت : آرى پسرى دارم که روزها در بیابان خار مى کند و از دسترنج او زندگى مى کنیم .
شبانگاه پسرش آمد. پیره زن گفت : امشب میهمانى داریم که آثار بزرگى و عظمت در چهره او آشکار است . اینک خدمت او را غنیمت شمار و از وجود او استفاده کن . جوان پیش عیسى علیه السلام رفت پاسى که از شب گذشت . آن بزرگوار از وضع زندگى و معاش جوان سؤ ال کرد. از جوابى که داد عیسى علیه السلام پى برد که جوانى هوشیار و بافراست است و قابلیت ترقى درجات کمال را دارد، اما معلوم مى شود پاى بند یک علاقه قلبى است .
به او گفت : جوان گویا دردى در دل دارى که آثارش از سخنانت هویدا است . به من بگو شاید برایت کارى کنم . جوان که خیال مى کرد گفتن مشکلش ‍ فایده ندارد چیزى نگفت ولى چون حضرت اصرار کرد، گفت : آرى دردى دارم که جزء خدا کسى نمى تواند آن را دوا نماید.
حضرت علیه السلام فرمود: مشکل خود را براى من بگو. جوان گفت : روزى خار به شهر مى آوردم از کنار قصر دختر پادشاه رد شدم ، همین که چشمم به صورت او افتاد چنان شیفته و شیدایش گردیدم که مى دانم چاره اى جز مرگ ندارم ، فرمود: اگر تو بخواهى من وسایل ازدواج شما را آماده مى کنم .
جوان سخنان میهمان را به مادرش گفت ، پیره زن گفت : از ظاهر این مرد معلوم مى شود دروغگو نیست .
حضرت عیسى علیه السلام فرمودند: فردا پیش پادشاه برو و دخترش را خواستگارى کن هرچه خواست بیا به من خبر بده ، صبحگاه جوان براى خواستگارى به بارگاه آمد، خود را به نزدیکان پادشاه رسانید و گفت : من براى خواستگارى دختر شاه آمده ام ، از شما مى خواهم تقاضاى مرا به اطلاع او برسانید. خواص شاه از حرفهاى جوان خندیدند و براى این که تفریحى کرده باشند او را به حضور شاه برده و تقاضایش را به عرض ‍ رساندند.

پادشاه چون خواست جوان را ناامید نکرده باشد و در ضمن وسیله اى براى انجام ازدواج فراهم نماید گفت : اشکالى ندارد اگر فلان مقدار (مقدارى که یقین داشت از عهده جوان بیرون است ) جواهر براى ما بیاورى . جوان برگشت جریان را براى حضرت عیسى علیه السلام شرح داد، آن حضرت او را به خرابه اى برد که ریگ و سنگریزه فراوان داشت ، دعایى نمود یک دفعه آن ریگها به صورت جواهراتى شد که شاه درخواست کرده بود جوان به مقدار لازم براى پادشاه برد همین که چشم وزراء و پادشاه به جواهرات افتاد همه در شگفت شدند. جوانى خارکن از کجا این همه جواهر تهیه نموده ؟!

پادشاه براى مرتبه دوم مقدار زیادترى درخواست کرد باز جوان به عیسى علیه السلام مراجعه نمود. فرمود: برو در میان همان خرابه آنچه مى خواهى بردار براى او ببر. این بار پادشاه جوان را به خلوت خواست و از واقع امر پرسید؟ او هم از ابتداى عشق خود تا وارد شدن میهمان و داستان خواستگارى را شرح داد پادشاه فهمید میهمان او حضرت عیسى علیه السلام مى باشد. گفت برو همان شخص را بیاور تا بین تو و دخترم مراسم عقد و ازدواج را برگزار نماید.
عیسى علیه السلام دختر را به ازدواج آن پسر درآورد، پادشاه لباسى آراسته براى جوان فرستاد، این زن و شوهر آن شب با یکدیگر هم بستر شدند، فردا صبح پادشاه داماد خود را خواست و با او ساعتى صحبت کرد، آثار بزرگى و فهم را در گفتار او دید، چون غیر از آن دختر فرزندى نداشت او را ولیعهد خود قرار داد. اتفاقا همان شب به مرگ ناگهانى از دنیا رفت و جوان وارث تخت و تاج او گردید.

روز سوم حضرت عیسى علیه السلام براى خداحافظى به بارگاه پادشاه جدید آمد. جوان از او پذیرایى شایانى کرد و گفت : اى حکیم مرا سؤ الى است اگر جواب ندهى این همه نعمت که به وسیله شما برایم فراهم آمده بر من ناگوار است فرمودند: سؤ ال کن ببینم چه در دل دارى . جوان گفت : دیشب در این فکر شدم ، شما را که چنین نیرویى است که خارکنى را به مقام سلطنت مى رسانید، از چه رو براى خود کارى نمى کنید و با این لباس و زندگى محدود مى گذرانید؟ فرمود: کسى که عرفان به خدا و نعمت جاویدان او داشته باشد هیچگاه آرزو و میل به این دنیاى فانى نخواهد داشت . ما را در مقام قرب خداوند لذتهاى روحى است که لذت سلطنت با آن قابل مقایسه نیست . و آنگاه داستانى از فناى دنیا و بقاى آخرت براى جوان شرح داد.
پادشاه گفت : اینک سؤ ال دیگرى پیش آمد، چرا آنچه با ارزش بود براى خود خواستى و مرا به این گرفتارى بزرگ مبتلا نمودى ؟ فرمود خواستم مقدار عقل و فهم تو را آزمایش کنم و در ضمن بعد از آماده شدن این مقام ، اگر آن را واگذارى به درجات ارجمندترى نایل خواهى شد، و براى دیگران هم زندگى تو عبرت و پند خواهد شد.
جوان همان دم از تخت به زیر آمد، لباسهاى سه روز قبل خود را پوشید و با حضرت عیسى علیه السلام از شهر خارج شد، وقتى پیش حواریین رسیدند

 فرمود:
هذا کنزى الذى کنت اظنه فى هذا البلد فوجدته .
این همان گنجى است که در این شهر گمان داشتم و او را پیدا کردم .

بحار الانوار چاپ ى جزء 14ص 284 


به نام خدا

میهمانان عزیز ماه خدا به «مؤسسه فرهنگی هنری حضرت حجة ابن الحسن (عج)» خوش آمدید

www.farhangsazan.vcp.ir

ماه رمضان فرصت بسیار خوبی است برای تهذیب نفس


همچنین تعلیم و تربیت، آموزش آموزه های دینی، بطور مستقیم و غیر مستقیم از قبیل آموزش ضمن مسابقات.

این سخن « خود آگاهی و آگاهی بخشی آن هم در ماه رمضان ماه عبادت و بندگی است» جای تعجب ندارد، چرا که بسیاری از بزرگان دین بودند که حتی شب های قدر را هم علاوه بر اعمال و . به نگارش، آموزش و . می پرداخته اند،

و یقینا، راه و روش آنان برگرفته از قرآن و سیره و سخنان گران بهای معصومان (ع) بوده وهست، چنان که بر اهلش ظاهر است که، بر این موضوع، یعنی اهمیت، سفارش و یادآوری پاداش، تهذیب و تعلیم، مطالب زیادی در قرآن و روایات آمده است.


ادامه مطلب

                          بیان فضایل انوار الهی علیهم السلام

پر واضح است که هدف از برگذاری مراسم های مذهبی که بسیار سفارش شده در مرحله اولس پس از شناخت خدا، آشنایی با انوار الهی است آنان که برگزیده های الهی هستند و مورد عنایت خدا بودند و. هستند از قدرت های مادی و معنوی ویژه برخوردارند تا بتوانند مردم را مشتاق حق و حقیقت کنند ا

                       ستایش از ولی عصر امام زمان (عج)



ضرورت وجود انوار الهی علیهم السلام

مسئله راهنمایی بشر در زمانی که خود پیامبران (ع) و آنان که به وحی متصل هستند جای نگرانی ندارد، اما پس از درگذشت آنان برای حفظ دستاوردهای ایشان و حفظ آن ها از تحریف های گوناگون مثل ایجاد خرافه ها و بدعت ها، نیاز به جانشین تالی تلو می باشد، و با نبود چنین جانشین مشکلات عدیده ای پیدا می شود و در روایت آمده : لولا الحجة لساخط الارض باهلها

و جانشین حقیقی غیر از (امام معصوم) امکان پذیر نمی باشد.

بنابر این : امامت، اتمام دین است که دین به وسیله آن کامل گردد.

حضرت رسول (ص) قبل از این که از جهان رخت بر بندد، معالم دینش را براى مردم بیان فرمود و راهش را نشان داد و خود به قصد خداوند، آنان را ترک کرد.

آن حضرت (ص)، على بن ابى طالب (ع) را براى مسلمانان پیشوا و راهنما قرار داد و هر چه را که بدان نیاز داشتند بر ایشان بیان فرمود. هر کس گمان کند که خداوند، دین خود را کامل نکرده است، کتاب خداوند را انکار نموده و هر کس کتاب خدا را انکار کند، کافر است. آیا این مردم، قدر امام را و موقعیت او را در میان امت دانند تا در مورد انتخابش ‍ اختیار داشته باشند؟

به عبارت دیگر ساختار جهان هستی بستگی به : انوار الهی دارد

در ادامه می خوانید

ویژگی خاص انوار الهی (ع)

آفرینش انوار الهی (ع) قبل از حضرت آدم (ع)

هدف از حیاهوی جشن میلاد

وم معرفت و آشنایی با امام زمان (عج)

وم ارتباط با امامان (ع)

اهمیت دوستی امام زمان (عج)

مدح و ستایش امام زمان (عج)

شرط ولایت مداری


ادامه مطلب

به نام خدا

میهمانان عزیز ماه خدا به «مؤسسه فرهنگی هنری حضرت حجة ابن الحسن (عج)» خوش آمدید

ماه رمضان فرصت بسیار خوبی است برای تهذیب نفس


همچنین تعلیم و تربیت، آموزش آموزه های دینی، بطور مستقیم و غیر مستقیم از قبیل آموزش ضمن مسابقات.

این سخن « خود آگاهی و آگاهی بخشی آن هم در ماه رمضان ماه عبادت و بندگی است» جای تعجب ندارد، چرا که بسیاری از بزرگان دین بودند که حتی شب های قدر را هم علاوه بر اعمال و . به نگارش، آموزش و . می پرداخته اند،

و یقینا، راه و روش آنان برگرفته از قرآن و سیره و سخنان گران بهای معصومان (ع) بوده وهست، چنان که بر اهلش ظاهر است که، بر این موضوع، یعنی اهمیت، سفارش و یادآوری پاداش، تهذیب و تعلیم، مطالب زیادی در قرآن و روایات آمده است.


ادامه مطلب

خبر نوف از امام علی (ع)
محمد بن علی ربعی که از همراهان مهتدی و مردی خوش محضر بود، می گوید: شبی مهتدی به من گفت: «خبر نوف را که از علی بن ابی طالب نقل کرده، می دانی؟ گفتم: بله، ای امیر مؤمنان! نوف می گوید:
شبی امام علی رضوان الله علیه را دیدم که بارها بیرون می آمد و آسمان را می نگریست و آن گاه به من گفت: ای نوف آیا خفته ای؟ گفتم:
ای امیر مؤمنان! از اول شب، چشمم باز است.
فرمود: ای نوف! خوشا آن ها که به دنیا بی رغبت و به آخرت راغبند!
آن ها کسانی هستند که زمین خدا را فرش، خاک را خوابگاه، آب را زینت، کتاب او را شعار و دعا را روپوش خود کرده اند و آن گاه به روش عیسی بن مریم علیه السلام از دنیا بریده اند.
ای نوف! خدای تعالی به بندة خود عیسی علیه السلام وحی کرد به بنی اسرائیل بگو:
با دل های مطیع، دیدگان بیم ناک و دستان پاک، به خانه های من درآیند.
 به آن ها بگو که من دعای هیچ کس را که حق یکی از مخلوق پیش او باشد، نمی پذیرم».
. مسعودی، مروج الذهب، ترجمه پاینده، ج 2، ص 594.
مرتبطات : دل مطیع و دیدگان بیم ناک، دستان پاک و خالی از حق الناس 
شعار قرار دادن قرآن، بی رغبتان به دنیا و راغبان به آخرت !، همراه با خوش محضران، نکته های زاهدانه،خاطرات امام علی (ع) و اصحاب،شرط اجابت دعا
والسلام مرتضوی

عید غدیر بر همهگان مبارک

به مناسبت عید سعید غدیر خُم

 

از خُم رسیده مژده که جشن ولایت است

لبریز خم ز باده لطف و عنایت است

 

خُمِ خانه ولایت مولا گشوده شد

ساقی ز جای خیز که وقت سقایت است

 

در صحنه غدیر به فرمان کبریا

در اهتراز پرچم شاه ولایت است

 

آری علیّ، پسر عمّ و داماد مصطفی

شایسته ولایت و امر وصایت است

 

زان چشمه زلال که جوشید در غدیر

اءنهار معرفت همه جا در سرایت است

 

گفتار او شکوفه باغ فضیلت است

رخسار او طلیعه صبح هدایت است

 

از زهد و جود و فضل و جوانمردی علیّ

در صفحه وجود هزاران حکایت است

 

اسلام آبرو ز دم ذوالفقار یافت

دین را نشان نصر درخشان ، ولایت است

آقای دکتر رسا.

ادامه مطلب

بنام خدا
از جمله منابعی که توجه به نیازهای گوناگون انسان از نظر ابعاد زندگی و موارد آن در زمان ها و مکان های مختلف، دارد و اقتضای پاسخگویی داشته و دارد، ادب فارسی مستند سازی شده با روایات و آیات قرآن است، که به استناد این منبع، نیز می توان اگر نگوییم هزاران، یا صدها کتاب ده ها کتاب، نوشت ، و با آن ها، جامعه فارسی زبان را شاد کرد، چرا که بسیاری از مردم هستند که یک بیت شعر آموزنده بیشتر از منابع دیگر در وجود آنان اثرگزاری داشته .
از این رو، «سخنان و رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ حفظ و گسترش زبان فارسی است، شنیدنی است: و مخصوصاً از آن جهت که می‌تواند توجّه جوانان مؤمن و انقلابی را به جایگاه رفیع این زبان جلب کند و دلبستگی به زبان و ادب فارسی را در آنان فزون‌تر سازد،
ایشان در بخش دیگری از سخنانشان، درخصوص زبان فارسی ابراز نگرانی کردند و گفتند: من راجع به زبان فارسی حقیقتاً نگرانم زیرا در جریان عمومی، زبان فارسی در حال فرسایش است. و نگذارید زبان فارسی دچار فرسودگی و ویرانی شود.
حضرت آیت‌الله ‌ای  فرمودند : زبان فارسی قرن های متمادی است که عمدتاً به ‌وسیله‌ی شاعران بزرگ حفظ شده و این‌گونه سالم و فصیح به دست ما رسیده است، بنابراین ما باید حرمت زبان را حفظ کنیم .
آنچه در ذیل ملاحضه می فرمائید، اسامی کتاب های رنگارنگی است که علاوه بر «اصل «فرهنگ موضوعی شعر فارسی» که اشعار آموزنده را به صورت الفبایی در این مؤسسه جمع آوری و تنظیم شده، عناوین ذیل، نیز با این منبع گرانقدر ، تهیه شده تا پس از بررسی های نهایی به دوستان ادب و فرهنگ دوست عرضه شود.
1 نگاهی به مهارت های زندگی در اشعار فارسی.
2 سبک زندگی دینی در شعر فارسی.
3 روانشناسی و جامعه شناسی در شعر فارسی.
4 دانشنامه تعلیم و تربیت در شعر فارسی.
7 - تمثیلات بر گرفته از شعر فارسی ، جهت بستر سازی، بیان آموزه های دینی.
8 مستندات قرآنی روایی، شعر فارسی.
9 - مشاعره موضوعی مستند قرآنی روایی همراه با ریز موضوع0
گفتنی است :  این مجموعه برداشت ها از شعر فارسی ، شیوه ای است جدید که می تواند در تمامی اموری آموزشی و مدیریتی کار برد داشته باشد.
بحمد الله صدا سیما نیز تا حدودی به این مسئله توجه کرده انشاء، نه چندان دور مسابقه مشاعره موضوعی را نیز در دستورات خود قرار دهد تا به مناسبت های مختلف این مسابقه انجام پذیرد و بتواند با شبکه قرآن و دیگر شبکه ها که اجرای مسابقات دارند از قبیل حفظ موضوعی قرآن و به یک همسویی برسند و ما نیز به آرزوی دیرنه خود یعنی مسبقات همسو برسیم.
در پایان به عرض شریف دوست داران فرهنگ  شعر فارسی ، می رسانیم همان گونه که در ابتدا اشاره شد، عرضه فیش های تحقیقی به صورت کتاب، فرهنگنامه و مقاله و حتی تهیه خوراک برای فضای مجازی، چنانکه بر اهلش روشن است، بایسته های دارد، «در عرصه های مختلف: اعم از آموزشی، مسابقه و حتی کارهای هنری، »که همکاری عزیزان متخصص آن رشته را می طلبد، از این رو بدینوسیله از « بزرگوارانی که اهل قلم و بیان هستند تجربه کافی در عرصه خاص یا عرصه های مختلف دارند و از ویژگی علاقه مندی به همکاری در این گونه امور خیر برخوردارند، و نیز کسانی که از توان مالی خوبی برخوردارند و دوست دارند پرداخت هزینه، تکمیل، چاپ و نشر، و ارسال به فضای مجاری، این گونه کار های فرهنگی، را به عهده بگیرند» دعوت به عمل می آید، تا با شرکت خود در این وظیفه کفائی شریک شده و از ثواب عرضه این خدمات به جامعه توحیدی و دستگیری از یتیمان آل محمد (ص) برخوردار گردند، تا پس از رفع نواقص، کتاب ها چاپ شود، و علاوه بر نشر آن به صورت کتاب، قسمتی از آن ها، که مناسب فضای مجازی است، را با تزیینات لازم، آمده و در مکان های خاص، ارسال شود، تا هرچه زیباتر و گویاتر، در اختیار عموم استفاده کنندگان، قرار بگیرد. پیشاپیش دعاگوی این عزیزان خواهیم بود، ضمنا شما عزیز، هم اکنون می توانید اهمیت این گونه خدمات را در حکایت دانشمند غیر مسلمانی که دنیا، روی آن حساب می کند در ذیل گفتار، مطالعه بفرمائید.
 والسلام مرتضوی


بنام خدا
توجه به نیازهای گوناگون انسان از نظر ابعاد زندگی و موارد آن در زمان ها و مکان های مختلف، اقتضای پاسخگویی قدرتمند، آگاه و توانمند است که بتواند راهنمای کامل انسان ها باشد، بطور حتم و یقین، جز پروردگار عالم، خالق هستی کسی نیست و نیز کتابی قابل تر از قرآن، و نیز گفتار، کلمات و سیره معصومان علیهم السلام وجود ندارد، چرا که در آیه شریفه قرآن، فرمود: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ء» و نیز آمده «لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ‏»  و معصوم جز کلام خدا  سخنی نمی گوید «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحى‏» از این رو به استناد این دو منبع اصلی، می توان کتاب، ده ها، بلکه اگر نگوییم هزاران، صدها کتاب می توان نوشت و با آن ها، بر دنیا فخر کرد.
آنچه در ذیل ملاحظه می فرمائید اسامی کتاب های رنگارنگی است که علاوه بر «اصل «المعجم الموضوعی المفهرس للقرآن المجید» و ترجمه شده، عنوان های آن، که با نام «فرهنگ موضوعی قرآن»، موضوع های قرآنی را به صورت الفبایی جمع آوری و در چهار صورت نگارشی، تنظیم شده، البته عناوین آیات این قابلیت را دارد که، پس از چک کامل، به چند زبان زنده دنیا نیز ترجمه شود »، عناوین ذیل، نیز در این مؤسسه، تهیه شده تا پس از بررسی های نهایی به دوستان فرهنگ قرآنی عرضه شود.
1 نگاهی به مهارت های زندگی در آیات قرآن.
2 سبک زندگی دینی قرآنی.
3 روانشناسی و جامعه شناسی قرآنی.
4 داستان های مستند قرآنی.
5 لطیفه ها، طنز ها و گعده های قرآنی.
6 دانشنامه تعلیم و تربیت قرآنی.
7 - تمثیلات بر گرفته از آیات و روایات، جهت بستر سازی، بیان آموزه های دینی.
8 مستندات قرآنی، شعرها، مثل ها و سخنان دانشمندان، ایران و جهان.
9 - کاربرد فرهنگ موضوعی قرآن  انجام «مسابقات موضوعی قرآن» برای گروه های مختلف سنی.
گفتنی است :  این مجموعه برداشت های قرآنی، شیوه ای است جدید که می تواند در تمامی اموری آموزشی و مدیریتی کار برد داشته باشد.
در پایان به عرض شریف دوست داران فرهنگ قرآنی، می رسانیم همان گونه که در ابتدا اشاره شد، عرضه فیش های تحقیقی به صورت کتاب، فرهنگنامه و مقاله و حتی تهیه خوراک برای فضای مجازی، چنانکه بر اهلش روشن است، بایسته های دارد، «در عرصه های مختلف: اعم از آموزشی، مسابقه و حتی کارهای هنری، »که همکاری عزیزان متخصص آن رشته را می طلبد، از این رو بدینوسیله از « بزرگوارانی که اهل قلم و بیان هستند تجربه کافی در عرصه خاص یا عرصه های مختلف دارند و از ویژگی علاقه مندی به همکاری در این گونه امور خیر برخوردارند، و نیز کسانی که از توان مالی خوبی برخوردارند و دوست دارند پرداخت هزینه، تکمیل، چاپ و نشر، و ارسال به فضای مجاری، این گونه کار های فرهنگی، را به عهده بگیرند» دعوت به عمل می آید، تا با شرکت خود در این وظیفه کفائی شریک شده و از ثواب عرضه این خدمات به جامعه توحیدی و دستگیری از یتیمان آل محمد (ص) برخوردار گردند، تا پس از رفع نواقص، کتاب ها چاپ شود، و علاوه بر نشر آن به صورت کتاب، قسمتی از آن ها، که مناسب فضای مجازی است، را با تزیینات لازم، آمده و در مکان های خاص، ارسال شود، تا هرچه زیباتر و گویاتر، در اختیار عموم استفاده کنندگان، قرار بگیرد. پیشاپیش دعاگوی این عزیزان خواهیم بود، ضمنا شما عزیز، هم اکنون می توانید اهمیت این گونه خدمات را در حکایت دانشمند غیر مسلمانی که دنیا، روی آن حساب می کند در ذیل گفتار، مطالعه بفرمائید.
 والسلام مرتضوی
ناپلئون از قرآن مى گوید
ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه و چهره معروف عالم ت درعرصه بین الملل، روزى در مورد اسلام و مسلمانان فکر  مى کرد و این که چطور مى شود، بر کشورهاى اسلام تسلط یافت، و مسلمانان را تحت سیطره فرانسه درآورد. از مشاورین خود سؤال کرد : مرکز  مسلمین کجاست ؟ مصر را معرفى کردند. او به سوى مصر حرکت کرد؛ پس از ورود به کتابخانه مهم آن شهر  رفته و به مترجم گفت : یکى از  مهمترین کتاب هاى این ها را برایم بخوان، او قرآن را باز  کرده و در  اول صفحه، این آیه را مشاهده کرد : اِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِى لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُالْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْلَمُونَ الصّالِحاتِ اَنَّ لَهُمْ اَجْراً کَبیراً. (1) این قرآن، به راهى که استوارترین راه هاست، هدایت مى کند، و به مؤمنانى که اعمال صالح انجام مى دهند، بشارت مى دهد که براى آن ها پاداش بزرگى است .
 مترجم، آیه را براى ناپلئون خواند و ترجمه کرد. از کتابخانه بیرون آمدند، شب را تا صبح، ناپلئون به این آیه و پیام آن فکر مى کرد. صبح بیدار شده، دو مرتبه به کتابخانه آمدند؛ از مترجم خواست، همان کتاب دیروزى را دوباره براى او بخواند و معنى کند و او هم آیاتى را خوانده و ترجمه نمود. شب را باز در فکر و اندیشه قرآن و مفاهیم عالى آن به سحر رساند. روز سوم هم، مثل دو روز قبل، آیاتى خوانده و براى ناپلئون ترجمه شد. بعد از این که از کتابخانه بیرون آمدند سؤال کرد : این کتاب چه جایگاهى، در بین ملت مسلمان دارد و چقدر به آن اهمیت مى دهند؟ مترجم گفت : آن ها معتقدند که این قرآن کتاب آسمانى است و بر پیامبر اسلام نازل شده، همه اش کلام خداست.
 ناپلئون دو جمله گفت، یکى به نفع مسلمانان و دیگرى به ضرر آنان. او گفت : آن چه من از این کتاب فهمیدم : اگر مسلمانان فرامین و احکام جامع این کتاب را فراگیرند و به آن عمل کنند، دیگر روى ذلّت نخواهند دید. و اضافه کرد : تا زمانی که، این قرآن در بین مسلمین حکومت کند، در پرتو تعالیم برنامه هاى آن، مسلمانان تسلیم ما نخواهند شد؛ مگر این که بین این کتاب و آنان فاصله ایجاد شود.
-1  سراء / 9. -2 برگرفته از راهنماى سعادت، ص 479.


آموزش شیوه تکمیل سازی و کابردی کردن، تحقیقات فرهنگی، مؤسسه ها، کانون های فرهنگی، انجمن های اسلامی و نیزشبکه های اطلاع رسانی.
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشاپیش از تحمل سنگینی قلم این نوشتار که مانع از خدمت بیشتر به فرهنگ دوستان شده معذرت خواهی می کنم (ا).
ضمن عرض تشکر و عرض خسته نباشید به همه کسانی که در پست ها و محل های مختلف، در داخل و خارج از کشور، مشغول خدمت به، مردم، کشور و امور فرهنگی دینی هستند.
گفتنی است همه ما یک دقدقه مشترک داریم و آن شیوه سرویس دهی بهینه، تا جزابیت کارمان بیشتر شود، بعضا دنبال آسیب شناسی قضیه هم هستیم.
به نظر می رسد راز این معمی به قول آیه الله جوادی آملی (حفظه الله) در این است که ما و جامعه از قرآن و روایات دور مانده ایم، چرا که در این دو منبع اصلی اسلام، راه حل همه مشکلات وجود دارد «فیه تبیان لکل شیء» و«لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین»
بعضی از ثقلین بطور کلی فاصله گرفتیم و بعضی هم به یکی اکتفا کردیم، آن هم ناقص، در صورتی که این دو لازم و موم هم هستند.
لیکن اگر کمترین نگاه به اطرافمان،نه چندان دور که منابع ما را . یا با سرویس دهی هنری فرهنگی به میدان آمده و می آیند تا راه را برای خود، باز نگه دارند و.، بلکه در همین نزدیکی، با نگاه به سایت های تبلیغاتی، می بینیم، چه زیبا و با حیله های مثبت از ظرفیت های دینی برای تبلیغ خود و کارشان استفاده می کنند.
در این موقعیت یاد «فاعتبروا یا اولی الابصار» می افتیم و با خود می گویم چرا ما از این ظرفیت ها در فرصت های فراوانی که پیش رو داریم استفاده نکنیم.
ضرورت به کار گیری شیوه ها

ادامه مطلب

به نام خدا
وقتی پیشینیان ما با تلاش پی گیر خود ارزش ها را به ما رسانده اند چه می شود که ما نیز خدمتی شایسته به جامعه اسلامی ارائه کنیم تا هم خود بهره بریم و مردم موحد و خدا پرست دنیا نیز با کلام خدا و هنرنمایی او آشنا شوند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم *** ما بکاریم و دیگرا بخورند
در این زمینه داستانی بخوانیم از جامع التماثیل:
آورده‌اند که عبدالملک سالی به حج رفته بود بعد از فراغ از حج پرسید که در مکة معظمه در این زمان زاهدترین و عابدترین خلق کیست گفتند ابوحازم که در آن دوران مثل او کسی نبود پس او را طلب کرد چون حاضر شد سلام کرد عبدالملک برخاست و تواضع نمود در پهلوی خودش جای داد سخن از هر جا پرسید و جواب شنید بعد از آن گفت یا مولانا من را پندی ده و نصیحتی نما و مثلی بگو از کلام ملک علام، تا دلم نرم شود و به کار آخرت خود پردازم و کار این جهان بسازم ابوحازم گفت هر پندی که خواهی حقتعالی در کلام خود بیان فرموده از آن جا فرا گیرید و بدان عمل کنید چنانچه فرموده (ولا رطب و لایابس الا فی کتاب مبین) هر پندی و نصیحتی و مثلی و موعظه که خواهید در قرآن مجید هست چیزی نیست که ذکر و مثل آن از خیر و شر در قرآن نباشد، عبدالملک گفت یا مولانا شما بر معانی قرآن استوارید چیزی از قرآن بگوئید که بدان عمل نمایم و راه آخرت بیابم؟ ابوحازم گفت ای پسر مروان تو به تحقیق می دانی که همة خلق را پیش حقتعالی بازگشت و ایستادن است که « فریق فی الجنة و فریق فی السعیر» پس کس نداند از چه قوم خواهد بود، بنگر به بازگشت خود که بهشت یا جهنم است و بحال خود نظر کن که حقتعالی فرموده « و فی انفسکم افلا تبصرون »
عبدالملک بگریست و گفت ای مولانا هیچ توان دانست که من از کدام گروه باشم و بکدام سو روم؟ فرمود « حقتعالی این را در کلام خود مثل آورده مگر فراموش نموده‌ای؟ گفت آن کدام است! فرمود؛
«ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم »
فردای قیامت نیکو کاران را به بهشت برند و بدکاران را به جهنم
گفت ای اباحازم اگرچه من مرد بدکارم اما خویش رسول خدایم آیا آن خویشی و نسبت در آن روز سودی بمن دارد؟
فرمود این را در کلام خود فرموده، پرسید کدامست؟ گفت:
«فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم یومئذ و لا یتسائلون »
وقتی که صور دمیده شد در آن روز هیچ کس را از نسب و منصب نپرسند و جاه و حشمت در آنروز بکار نباید ـ
گفت ای اباحازم قرابت سودی نکند باری شفاعت سودی دارد؟
فرمود این را نیز در قرآن مجید فرموده، پرسی کدامست؟ فرمود:
«لا یشفعون الا لمن ارتضی »
ـ گفت اگر شفاعت سودی ندارد لطف و مرحمت پروردگار کجاست که فرموده «لاتقنطوا من رحمة الله » ابوحازم گفت: این را نیز در کلام خود خبر داده، پرسید کجاست؟
فرمود: «ان رحمة الله قریب من المحسنین» لطف و مرحمت حق تعالی نزدیک نیکوکاران است و بدکاران را نفع ندهد چنان چه فرموده:
«ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجد لهم نصیراً »
و برای نیکوکاران فرموده
«مثل الجنة التی و عدالمتقون »
چون عبدالملک این آیات مهدیات بر سبیل تمثیل از قرآن مجید ازابوحازم
بشنید چون بید بر خود بلرزید و بگریست و بیهوش شد
پس ابوحازم برخاست و رفت چون ساعتی بر آمد عبدالملک چشم باز کرد و گفتا: فاین الطبیب کجا رفت طبیبی که علاج می کرد من را؟ گفتند براه خود برفت، دیگر هر چند جستند او را نیافتند.

پرتوی از فضایل امیرالمومنین از منظر اهل سنت

گر فضل تو را همه بدانند علی

حیران تو تا ابد بمانند علی

***

می ترسم اگر فضائلت را گویم

یک عده تو را خدا بخوانند علی

ابن ابی الحدید، دانشمند سنی مذهب و شارح نهج البلاغه در توصیف امیرالمومنین (ع) می نویسد: چه گویم درباره مردی که حتی دشمنان و ستیزگران با او هم، سر به آستان فضائلش فرود آورده اند و انکار مناقب و کتمان فضائل او را تاب نیاوردند.
وی می افزاید: و تو دانستی که بنی امیه (و به ویژه معاویه) چون به حکومت اسلامی در شرق و غرب زمین چیره شدند، به هر نیرنگی در خاموش کردن نورعلی بن ابی طالب کوشیدند و حقایق را برعلیه او تحریف کردند، عیب هایی برای او جعل و بر روی منابر لعنش کردند، مدح گویان او را تهدید کردند، به حبس کشیدند ، کشتند و از نقل روایاتی که حاوی فضائل و مایه بلند آوازگی او می شد جلوگیری نمودند، تا آنجا که اجازه نمی دادند نام او بر کسی نهاده شود، اما این حیله ها جز بر والایی و سرافرازی او نیفزود، همچون مشک که هر چه بر آن سرپوش نهند، بویش بپیچد و چنان خورشید که چهره اش با کف دستی پوشیده نگردد و چون روز روشن که اگر چشم برآن ببندی، دیدگان بسیاری آن را می بیند.(1)
معاویه یکی از یاران نزدیک امیرالمومنین (ع) را به حضور خواست و از او خواست تا علی(ع) را توصیف کند. آن شخص که " ضراره بن ضمره " نام داشت، در حضور دشمن کینه توز امیرالمومنین (ع) در وصف آن حضرت چنین گفت:" به خدا سوگند که او بسیار دوراندیش و نیرومند بود، به عدالت سخن می گفت و با قاطعیت کارها را به سرانجام می رساند. علم از جوانب وجودش می جوشید و حکمت از زبانش فرو می ریخت . از زرق و برق دنیا وحشت داشت و با شب و تنهایی آن مانوس بود. بسیاراشک می ریخت و فراوان می اندیشید. لباس زبر و سخت و غذای فقیرانه را می پسندید، در میان ما همچون یکی از ما بود. اگر چیزی درخواست می کردیم می پذیرفت و اگراز او دعوتی می نمودیم قدم رنجه می نمود. با این همه که به ما نزدیک بود و ما را به خود نزدیک می ساخت ، چندان باهیبت بود که در حضورش جرات سخن گفتن نداشتیم.
آن بزرگوار، اهل دیانت را بزرگ می شمرد و بینوایان را به خود نزدیک می ساخت. نه نیرومند به باطل در او طمع داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم که به عبادت ایستاده بود و در تاریکی فراگیر شب ، دست به محاسن گرفته و چون مارگزیده به خود می پیچید و چون مصیبت زده می گریست و می گفت: ای دنیا، دیگری را بفریب. آیا به من رو کرده ای؟ هیهات که من سه طلاقه ات کرده ام و بازگشتی در آن نیست. عمرت کوتاه ، خطرت بزرگ و عیشت ناچیز است، آه از توشه اندک و سفر دراز و راه ترسناک."
( سفینه البحار2/657، ماده وصف)
سخن که بدینجا رسید اشک در چشمان معاویه حلقه زد. اما همین معاویه که فضائل امیرالمومنین (ع) را می شنید و می شناخت به کینه های بدر و احد و به طمع قدرت ، چنان با آن حضرت دشمنی می ورزید که لعن او را در خطابه ها و منابر، در سراسر کشور بزرگ اسلامی ، لازم الاجرا ساخت و طی بخشنامه ای به امرای خود، نسبت به هر کس که فضیلتی درباره علی بن ابی طالب (ع) نقل کند از خود سلب مسوولیت نمود.
( بدین معنا که حاکمان مناطق مختلف می توانستند هر بلایی بر سر چنین شخصی درآورند).
در ادامه می خوانید نمونه فضائل نقل شده امیرالمومنین (ع)
ادامه مطلب

عید غدیر بر همهگان مبارک

به مناسبت عید سعید غدیر خُم

 

از خُم رسیده مژده که جشن ولایت است

لبریز خم ز باده لطف و عنایت است

 

خُمِ خانه ولایت مولا گشوده شد

ساقی ز جای خیز که وقت سقایت است

 

در صحنه غدیر به فرمان کبریا

در اهتراز پرچم شاه ولایت است

 

آری علیّ، پسر عمّ و داماد مصطفی

شایسته ولایت و امر وصایت است

 

زان چشمه زلال که جوشید در غدیر

اءنهار معرفت همه جا در سرایت است

 

گفتار او شکوفه باغ فضیلت است

رخسار او طلیعه صبح هدایت است

 

از زهد و جود و فضل و جوانمردی علیّ

در صفحه وجود هزاران حکایت است

 

اسلام آبرو ز دم ذوالفقار یافت

دین را نشان نصر درخشان ، ولایت است

آقای دکتر رسا.

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بخش بن روداصفهان اکالیپتوس اجاره سوله در جاده مخصوص منادی وحدت پاورپوینت فصل ۴ حسابداری مدیریت استراتژیک دکتر نمازی تعمیرات دوربین مارکت 96 دانلود بازی